مجموعه فرهنگی تبلیغی النبا العظیم

مجموعة النبأ العظیم للثقافة و التبلیغ

مجموعه فرهنگی تبلیغی النبا العظیم

مجموعة النبأ العظیم للثقافة و التبلیغ

مجموعه فرهنگی تبلیغی النبا العظیم

گروه فرهنگی تبلیغی النبا العظیم
مجموعة النبأ العظیم للثقافة و الترویج
Promotional Cultural Group alnabaolazim

۱ مطلب با موضوع «محتوای فرهنگی تبلیغی :: مطالب فارسی :: آشنایی با یاران معصومین(ع) :: مقداد» ثبت شده است

آشنایی با مقداد

 

نام و نسب ایشان مقداد بن عمرو بن ثعلبۀ بن سعد هراوی است. نام‎های دیگر ایشان عبارتند از: مقداد بن اسود، و مقداد کندی از پیش قدمان در اسلام و از جمله افرادی است که در همان اوایل بعثت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) به دین اسلام روی آورد و در زمره‎ی هفت نفری است که برای اولین بار در مکّه اسلام خود را اظهار کردند.

 

مقداد از اوّل اسلام آوردنش رشادت‎ها و خدمات بسیاری برای اسلام انجام داده است و در جنگ‎ها و غزوه‎ها و سَرْیه‎های مختلفی در رکاب رسول اکرم(ص) و حضرت امیر المؤمنین(ع) شرکت داشته است.

در طول عمر با برکت خود همواره پشتیبان و مدافع حریم ولایت و امامت بوده است و در زمان غصب خلافت امیرالمؤمنین(ع) و ماجرای کوچه بنی‎هاشم از افرادی بوده است که پیرو حضرت بود و از جمله افراد معدودی است که در ماجرای کمک‎خواهی حضرت زهرا(س) بعد از اینکه رسول اکرم(ص) از دنیا رفتند از مهاجرین و انصار داشتند، سر تراشیده در محضر حضرتش آماده جنگاوری و احقاق حق اهل بیت(ع) بوده و این یاری و همراهی ادامه داشت تا اینکه یکی از افرادی بود که در تشییع پیکر پاک و مطهره صدیقه‎ی کبری حضرت زهرا (س) شرکت داشت.

در زمان ٢٥ سال سکوت و خانه‎نشینی حضرت امیر(ع) همواره یکی از افرادی بود که مدافع و یار و همراه حضرت بوده است.

مقداد یکی از افرادی بود که به درجه‎ای نایل گشته بود که حضرت صدیقه طاهره (س) به عنوان وصیّ به وی وصیّت‎هایی نمودند.

مقداد فضائل بی‎شماری را داراست ولی به طور اجمال به بعضی از آنها اشاره می‎کنیم:

 

مقام مقداد

روایت شده که امام صادق(ع) فرمودند: «مقام مقداد در این امّت، به منزله حرف الف است در قرآن، که هیچ چیز به او نمی‎چسبد». (به کنایه از مقام والا و بی‎نظیر مقداد). (اختصاص شیخ مفید، ص ١٠ و بحارالأنوار، ج ٢٢، ص ٤٣٩)

 

بهشت، مشتاق مقداد

مرحوم علامه حلّی در کتاب کشف الیقین ص ٢٧٦ می‎نویسند: از انس نقل شده که گفت: روزی رسول خدا(ص) فرمودند: «بهشت مشتاق چهار نفر از امّت من است». هیبت و جلالت خاص پیامبر اکرم(ص) مانع شد از اینکه بپرسیم آن چهار نفر کیستند؟ پس نزد خلفای سه گانه آمدم و از تک‎تک آنان خواستم از پیامبر(ص) بپرسند که آن چهار نفر چه کسانی هستند. همه آنان گفتند: می‎ترسیم ما از آن چهار تن نباشیم. آن‎گاه از علی(ع) خواستم که از پیامبر(ص) بپرسد. علی(ع)فرمودند: «سوگند به خدا می‎پرسم؛ اگر من از آن چهار تن باشم خدا را حمد و ستایش می‎کنم و اگر نباشم از درگاهش می‎خواهم که مرا جزو آنان قرار دهد». آن‎گاه به همراه علی(ع) به حضور پیامبر(ص) رفتیم و در حالی نزد پیامبر(ص) وارد شدیم که سرش در دامن دُحیه کَلبی بود. دحیه چون علی(ع) را دید، بلند شد و سلام کرد و گفت: بیا و سر پسر عمویت را در اختیار بگیر ای امیر المؤمنین، زیرا تو به آن شایسته‎تری. پس پیامبر(ص) بیدار شدند و در حالی که سرش در دامان علی(ع) بود، پرسیدند: چه چیزی تو را به اینجا کشانده است؟ علی(ع) ماجرا را شرح داد و پیامبر(ص) فرمودند: آیا او را شناختی؟ علی(ع) گفت: او دحیه بود. پیامبر(ص) فرمودند: او جبرئیل بود (به شکل دُحیه). علی(ع) فرمود: ای رسول خدا! به من خبر داده‎اند که فرموده‎ای بهشت مشتاق چهار نفر است، ایشان چه کسانی هستند؟ رسول اکرم(ص) با دست خود، اشاره به علی(ع) کرده و سه بار فرمودند: «به خدا سوگند تو اولین ایشان هستی.» علی(ع) گفت: سه نفر چه کسانی هستند؟ رسول خدا(ص) فرمودند: «آن سه نفر مقداد، سلمان و ابوذر هستند».

 

درجه ایمان مقداد

امام صادق(ع) در ضمن حدیثی به عبدالعزیز قراطیسی فرمودند: ایمان ده درجه است. مقداد به درجه هشتم، ابوذر به درجه نهم و سلمان به درجه دهم از ایمان رسیده بودند». (خصال، ج ٢، ص ٨ و ٤٤٧).

 

وصف مقداد از زبان پیامبر(ص) 

امام باقر(ع) فرمودند: «روزی جابر بن عبدالله انصاری درباره سلمان، ابوذر، عمّار و مقداد از رسول خدا(ص) سؤال کرد، حضرت درباره هر یک از آنان مطالبی فرمود، تا آنکه درباره مقداد چنین فرمودند: مقداد از ماست، خداوند دشمن است با کسی که دشمن اوست و دوست است با کسی که دوست اوست». (اختصاص شیخ مفید، ص ٣ و ٢٢٢).

 

مقداد و روز قیامت

امام موسی بن جعفر(ع) فرمودند: «هنگامی که روز قیامت فرا می‎رسد، منادی حق ندا می‎دهد: کجا هستند اصحاب نزدیک پیامبر اسلام(ص) ، آنان که پیمان رسول خدا(ص) را به خوبی وفا کردند؟ در آن لحظه سلمان، مقداد و ابوذر برمی‎خیزند و خود را معرفی می‎کنند». (رجال الکشی، ج ١ ص ٩).

 

مقداد و وفای به شرط:

امام صادق(ع) فرمودند: وقتی خداوند بر پیامبر(ص) آیه: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرَاً إِلاَّ الْمَوَدَّۀَ فِی القُرْبی» (بگو که از شما بر تبلیغ رسالت مزدی نمی‎خواهم مگر مودّت به خویشان خود).

پیامبر(ص) برخاستند و فرمودند: ایهاالناس! به درستی که خداوند از برای من بر شما فریضه‎ای واجب کرده است، آیا آن را ادا خواهید کرد؟ هیچ‎کس جواب نداد، پیامبر(ص) روز بعد همین سخن را تکرار کردند باز کسی جواب نداد، روز سوم سخن را تکرار کردند و از کسی جوابی نیامد. فرمودند: ایهاالناس! آنچه برای من خدا بر شما واجب کرده است از نوع طلا و نقره و یا خوردنی و آشامیدنی نیست.

مردم گفتند: پس بگو چیست؟ حضرت فرمودند: خداوند این آیه را فرستاده و مزد رسالت مرا محبّت به اهل بیت من قرار داده است. و مردم گفتند: قبول می‎کنیم.

امام صادق(ع) ادامه داده و فرمودند: «به خدا قسم به این شرط کسی وفا نکرد مگر هفت نفر: سلمان، ابوذر، مقداد، عمّار، جابر بن عبدالله انصاری، آزاد کرده‎ای که برای رسول خدا(ص) بود به نام ثبیت و زید بن ارقم». (قرب الاسناد، ص ٧٩ و ٧٨).

 

سرانجام مقداد:

مرحوم کلینی با سند معتبر از امام باقر(ع) روایت کرده است که روزی عثمان به مقداد گفت: «دست از مذمّت من و مدح علی بن ابی طالب(ع) بردار و گرنه تو را به آقای اول تو برمی‎گردانم». هنگامی که وفات مقداد نزدیک شد، به عمّار گفت: به عثمان بگو به سوی آقای اولم یعنی پروردگار عالمیان برگشتم. (روضه کافی، ص ٣٣)

سرانجام این یار صَدیق و فداکار و مدافع و یاور اهل بیت(ع) در سال ٣٣ هجری در سنّ هفتاد سالگی در جُرف (یک فرسخی مدینه) از دنیا رفت. مردم جنازه‎اش را برروی دست به مدینه آورده و طبق وصیّت مقداد، عمّار بر او نماز خواند و در بقیع به خاک سپرده شد. (بحارالأنوار، ج ٤٨، ص ٢٩٦ / الطبقات الکبری، ج ٣، ص ١٢١).

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

 

منابع

١ـ قرآن کریم.

٢ـ دائرۀ المعارف صحابه پیامبر اعظم(ص) ، پژوهشکده باقر العلوم(ع)

٣ـ بحارالأنوار، علامه مجلسی.

٤ـ کشف الیقین، علامه حلّی.

٥ـ خصال، شیخ صدوق.

٦ـ رجال الکشی، کشّی.

٧ـ قرب الإسناد، حمیری قمی.

٨ ـ روضه کافی، کلینی.

٩ـ الطبقات الکبری، ابن سعد.

١٠ـ اختصاص شیخ مفید.

 

تهییه شده در دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت_سعید بلوکی

  • کاربر۱